آدمها بعد از مدتی زندگی دور از وطن، اولین چیزی که از یادشون می ره تقویم ایرانی است البته حق هم دارند همه قرارهای کاری، برنامه مدرسه بچه ها، وقت دکتر ... خلاصه همه زندگی بر پایه تاریخ و زمان است و خب مجبورند زندگی شون را با تقویم میلادی پیش ببرند و کم کم رخداد های علامت خورده در تقویم شمسی از هر نوعی که باشه چه تاریخی، چه مذهبی فراموش میشه.
چند روز پیش عاشورا بود، وقتی برای خرید به یکی از مغازه های افغانی رفته بودیم تلویزیونی که همیشه شوهای ایرانی پخش می کرد اونروز نوحه سرایی امام حسین (ع) را نشون می داد، این تنها نشانه ای از محرم در سیدنی بود که من دیدم، با خودم فکر کردم شاید مسجد Auburn مراسمی برای این روز داشته باشه،برام جالب بود بدونم در سیدنی خبری از عاشورا هست یا نه؟ اما با به یاد آوردن این موضوع که آنها سنی هستند و بعید به نظر می رسه که برنامه ای داشته باشند، از خیر Auburn رفتن گذشتم.
اما وقتی یکی از دوستان که آنها هم اولین محرم خود را در سیدنی می گذرونند گفت که قراره نذری بپزه، حس خیلی خوبی داشتم، راستی چه جالب آدم بیست هزار کیلومتر اینورتر از همه اون شور و حال ها نذری بخوره! خلاصه که ما امسال در این سر دنیا هم نذری خوردیم، اونهم از نوع قورمه سبزی که درست کردنش اینجا خیلی سخته، چون شما نمی تونید به راحتی سبزی پیدا کنید، یه چیزهایی به اسم سبزی اینجا فروخته می شه ولی عطر و طعم و تنوع سبزی های خودمون را ندارند، ولی این یکی عالی بود .
تهران دیگه مدل نذری دادن یه جورایی صنعتی شده همه دوستان و آشنایان نذرهاشون را می گذارند روی هم و توی خونه یکی شون که از همه بزرگ تره، بساط دیگ و دیگچه را علم می کنند و یک آشپز ماهر هم می گند بیاد و خلاصه در نهایت صاحبان نذری دیگ را همی می زنند و حاجتی می خواهند، اما دوست ما با کمترین امکانات، توی آپارتمان، بدون دیگ و دیگچه روی اجاق معمولی با چندین بار غذا درست کردن نذرش را ادا کرد ، نذرشون قبول .
پی نوشت : گویا مراسمی در سیدنی برگزار شده است که فیلم های آن را در youtube می تونید ببینید.
حیف از سیدنی به این قشنگی
جالب بود ممنون...
چقدر خوبه که همه همیشه مثل خودشون باشند.
جالب بود.
ما هم شله زرد خوردیم :)
چه جالب!
سلام مریم جون.
جای ما خالی که اون قرمه سبزی نذری رو بخوریم . ولی میگم مراسم هم انگار تو سیدنی خیلی دیگه جدی برگزار شده ها. جالبه که الان هم توی مراسم عاشورا توی تهران هم این شکلی با این پوشش ها کم دیده میشه.
سلام لیلی جان
آره برای من هم خیلی جالب بود فیلمهاش هم فضای متفاوتی داره از طبل و موزیک و زنجیر و قمه و این حرفها خبری نیست
سلام لطف کن من رو لینک کنید من هم شما رو لینک کردم
سلام مریم عزیز
من چند تا سوال در مورد گواهینامه داشتم ممنون می شم اگه بهم جواب بدی
۱.گواهینامه خودمون رو ترجمه کنمی بیاریم بهتره یا اینکه بین المللی کنیم و بیاریم؟
۲.آیا نیازی هست اصل مدارکی مثل شناسنامه کارت ملی ریزنمرات و ... رو همراه با ترجمه آن بیاریم ؟
ممنونم
با سلام
1- گواهینامه بین المللی به شما امکان می دهد که ار بدو ورود به مدت 3 ماه اجازه رانندگی داشته باشید اما جنانچه بخواهید بعد از گواهینامه استرالیایی بگیرید و از سابقه رانندگی خود در ایران استفاده کنید ترجمه گواهینامه ایرانی را لازم خواهید داشت .(پست گواهینامه را برای اطلاعات بیشتر بخونید )
2- فکر نمی کنم اینجا احتیاجی به ترجمه کارت ملی داشته باشید شناسنامه را هم تا حالا برخورد نکردم اما ریز نمرات را اگر بخواهید ادامه تحصیل دهید ممکنه دانشگاه از شما بخواهد در این زمینه هم من بی اطلاعم از افرادی که دانشجو هستند سوال کنید .
بهر حال هزینه ترجمه در ایران بسیار ارزان تر است
موفق باشید
به نظر من ترجمه شناسنامه لازمه ، حداقل تو ملبورن زمان اجاره خانه که به 100 امتیاز نیاز دارید و احتمالا هنوز گواهینامه استرالیایی نگرفته اید ، ترجمه شناسنامه به شما امکان گرفتن 50 امتیاز رو میدهد و با 50 امتیاز پاسپورت می تونید 100 امتیاز رو کسب کنید.
خیلی ممنونم از اطلاعاتی که دادید
چه حالی می ده آدم با هزار بدبختی بره سیدنی اونجا هم باز چادر چاقچول ببینی!!! :)))
مرسی عزیزم
عزیزم سلام
خیلی جالب بود....چه بسا ثواب همون قورمه سبزی که توی یه آپارتمان کوچیک پخته شده از اون دیگهای عظیم و ظرف ظرف غذاهای نذری اینجا بیشتر باشه......
به نام خداوند جان و خرد
یعنی میخواهی بگی این خرافات تا اونجا هم اومده !!!!!
من فکر میکردم که این مملکت درست نمیشه
نمیدونستم چرا درست نمیشه
نگو تا خرافات هست درست نمیشه
همین مونده بود که اونجارو هم آباد کنن
از همه دوستان که نظراتشون را ثبت می کنند ممنونم
برام این همه تفاوت نظر جالب بود
امیدوارم این عکس مونتاژ باشه !!
سلام
وقتی من اومدم بیاین با کمک هم آش نذری بدیم! من که میخوام این کار رو بکنم.