امروز معلم، کلاسمان را نیم ساعت زودتر تمام کرد شاید چون جمعه است و حس رسیدن به تعطیلات ترقیبش می کرد زودتر به خونش برسه. کلاس محمد دیرتر تمام می شود پس من توی کتابخونه منتطرش می مونم تا بیاد و سر خودم را با چک کردن میل هام و گشت زدن توی ebay گرم می کنم البته گاهی هم تکالیفم را انجام می دم !!! همیشه هم کامپیوترها را چک می کنم ببینم فارسی روشون نصب هست یا نه؟ ولی همیشه نتیجه منفی بود اما امروز بالاخره قرعه به نام این کامپیوتر افتاد که فارسی هم دارد !!! پس می تونم بنویسم، نهایت استفاده از وقت!
همیشه دلم می خواست وقتی می گم ایرانی ام همه ایران را می شناختند اما بیشتر آدمهایی که باهاشون برخورد داشتم میزان آشنایی شون با ایران در این حده که نام آن را شنیده اند، نمی دونم این موضوع از چی ناشی می شه از عدم علاقه اینها به شناخت سایر ملل یا بسته بودن مملکت ما !
البته هر چی سن مخاطب بیشتر باشد احتمال داشتن اطلاعات هم بیشتر می شود ،این هم مقتضی سن آنهاست که انقلاب ایران را بیاد می آورند خیلی هاشون فقط شاه را می شناسند، بعضی ها فقط می دونند خمینی آمد و شاه رفت و فقط یکی را دیدم که به طرز عجیبی همه سیاست ایران را دنبال می کرد.
گروه دیگر مردم ممالک جهان سومی هستند که اطلاعات بیشتری از حکومت ما دارند خب انگار در این زمینه دولت فعال تر بوده، یکی از همکلاسی هایم که اهل سودان است می گفت : "نژاد آدم خیلی خوبی است چون جلوی آمریکا ایستاده است و اجازه نمی دهد به او زور بگویند". من سعی کردم براش توضیح بدم که البته بهای این ایستادن را مردم پرداخت می کنند ولی سایر حکومت ها ترجیح می دهند برخورد دیگری داشته باشند .
بیشتر افراد هم اطلاعات غلطی راجع به حکومت و دولت و آداب اجتماعی و فرهنگ و تاریخ ما دارند اولا که همه فکر می کنند ما هم عربیم چون مسلمانیم ! و خانمها با برقه به خیابون می روند چون اینجا گاهی خانمهای عرب با همچین پوششی در شهر دیده می شوند.
عامه تصورشون بر این است که ایران مملکتی به دور از هر گونه تکنولوژی است به همین دلیل اصلا جای تعجب نداره اگه فردی بخواد برای شما طرز کار ماکروویو و یا ATM یا استفاده از کامپیوتر را توضیح بده !!
البته آنها خیلی هم مقصر نیستند، شبکه یک استرالیا به عنوان شبکه دولتی فیلمهای کشورهای دیگه را با زیرنویس نمایش میده اونطور که شنیدم فیلمهایی از مجید مجیدی و کیارستمی و ... هم نمایش داده شده است .اما چند شب پیش داشت یه فیلم ایرانی نشون میداد که یه جوورایی مثلا مستند بود توی یک روستای دور افتاده فیلمبرداری شده بود جایی که مطابق تصور اینها بدور از هرگونه امکانات و تکنولوژی ... و اما جالب تر داستان فیلم بود، داستان فیلم درباره مردی بود که چهار زن داشت و در سیر فیلم توضیح میداد که چرا اینکار را انجام داده و از مزایا و محاسن آن داد سخن می راند و در صجنه آخر فیلم او زن پنجم را هم اختیار کرد !
من نمی دونم این فیلم کجا و با چه مجوزی ساخته می شود؟ آیا این فیلم توی ایران هم نمایش داده می شود یا نه؟ هدف سازنده گمنام این فیلم چی بوده؟ و چطور سر از شبکه استرالیایی درمی آورد؟ و هزاران سوال بی جواب دیگه .
شاید بعضی بگویند که این واقعیت بخشی از اجتماع ماست، من هم موافقم، ولی مسلما همه اون نیست! کاش تصویر درستی از اجتماع ما ارائه می شد، کاش سرمایه گذاری در این راستا انجام می شد .
همه ما ایرانیان به داشتن چندین هزار سال تاریخ افتخار می کنیم اما آیا عظمت و شکوه آن برای سایرین قابل فهمه که بتونه قابل احترام باشه ؟
معلم سر یکی از کلاس ها نقد هایی از فیلمهای تازه اکران شده را برای تمرین reading با خود آورده بود یکی از آنها پرسپولیس بود قبل از کلاس او از من معنی کلمه پرسپولیس را پرسید ! نام مکانی که نمادی از آن چند هزار سال تاریخ است !!
و من همچنان در عجبم ....
امروز توی ایران عید فطره منهم از اینجا به همه تبریک می گم ان شاا... نماز و روز ه های همه قبول باشه.
اما اینجا هوا دیگه گرم شده خیلی فصل بهار را احساس نمی کنیم چون آب و هوای یه کم متغییره ممکنه امروز گرمای تابستون را داشته باشیم اما فردا یه روزه دیگه است شاید از صبح تا شب بارون بیاد.
با این حال همه از روزهای آفتابی نهایت استفاده را می کنند چند وقت پیش رفتیم یکی از ساحل های توی شهر اقیانوس را ببینیم و پیاده روی کنیم . اوه... از جمعیت باور نمی کنید که نمیشد توی ساحل یه نفر به جمعیت اضافه کرد ما که به خیال ساحل های شمال خودمون بودیم کلی جا خوردیم، ولی خب هر چی از شهر فاصله بگیری ساحل ها خلوت تر میشه .
با آمدن بهار مدارس و مراکز آموزشی دو هفته تعطیلند ما هم همینطور، جالبه که اینجا تعطیلات مدارس به صورت فصلی است در ابتدای هر فصل 2 هفته تعطیلی دارند و مثل ما کل تابستون را تعطیل نیستند اما یه وجهه مشترک با ما دارند اونهم خونه تکونی است که در اول بهار انجام می دهند و اصطلاحش spring cleaning است .
البته این تعطیلی احتمالا باید دردسر زیادی برای پدر و مادر ها ایجاد کنه آخه اینجا طبق قانون بچه زیر 13 سال نباید توی خونه تنها گذاشته بشه !
هزینه مهد کودک هم جزو سنگین ترین هزینه های زندگی است به همین جهت بیشتر مادر ها کار نمی کنند تا فرزندانشون به سن مدرسه رفتن برسند بعد از آن هم اگه بشود به صورت نیمه وقت کار می کنند تا بتونند بعد از مدرسه بچه ها را به خونه ببرند چون اینجا سرویس مدارس با آن مفهومی که در ایران رایجه وجود نداره گویا به تازگی مدارس خصوصی یکسری اتوبوس برای این کار اختصاص داده اند البته من خودم ندیدم، بهر حال رفت و آمد بچه ها به مدرسه برعهده والدین است .
شاید به همین دلیل که همه 3-4 بچه با اختلاف سنی خیلی کم دارند تا پروژه بچه بزرگ کردن یکباره تموم شه و آنها بتونند به زندگی خودشون هم برسند !
گاهی اوقات با خودم فکر می کنم که اینجا هم همه کارها با زن خانواده است از بچه بزرگ کردن (آنهم چند تا با هم )با همه مسئولیت هاش و خرید خونه و ...
البته این برداشت من از آنجایی ایجاد شده که وقتی میریم برای خرید توی فروشگاهها فقط خانمها به همراه بچه هاشون دیده می شوند و خبری از آقایون نیست!
البته بی انصافی است اگر زحمتی را که مادران ایرانی متحمل می شوند با اینها مقایسه کرد اینجا بی نهایت برای خانمهای باردار یا بچه دار امکانات قائل می شوند بگذارید فقط یه مثال براتون بزنم هنگام ورود ما به فرودگاه سیدنی برای عبور از گیت توی صف طولانی منتظر بودیم، دیدیم یکی از مسئولان در بین صف خانواده هایی که بچه داشتند یا خانمهای باردار را به گیت خاصی راهنمایی میکنه و برای یکی از خانمهای باردار که بچه هم داشت یک نفر را فرستادند به او کمک کنه تا بارهاش را تحویل بگیره و بره !
ولی اگه بخواهید نسبی به این موضوع نگاه کنید یعنی بین مرد و زن استرالیایی خب باز هم خانمها از خود گذشتگی بیشتری دارند !!!
با در نظر گرفتن این موضوع که سیدنی گرون ترین شهر استرالیا است مطلب زیر را بخونید :
اول هزینه های شروع زندگی را براتون بگم :
درمورد هزینه های جاری زندگی :
برای اینکه مجبور نشید این ارقام را با هم جمع کنید باید بگم رقم 2500 دلار در ماه برای شروع یه زندگی معمولی در سیدنی کافی است .اینجا آدمها به میزان درآمدشون خرج می کنند اصلا تعجب نکنید اگر از شخصی شنیدید که هزینه زندگی در سیدنی ماهی 12000 دلار است شرایط زندگی به گونه است که شما به راحتی خرج می کنید به عنوان مثال برای مردم بسیار متداول است که ماشینهای آخرین مدل داشته باشند یا آخر هفته را مسافرت بروند و حداقل سالی یک سفر دور دنیا در برنامه داشته باشند و هزارن تفریح دیگر ....