امروز سومین روزی است که من و محمد آمدیم کلاس زبان !
داستان از این قرار بود که ما یه روز آمدیم ببینیم اینجا چه خبره؟ اما بعد از سوالات اولیه از ما خواستند که امتحان تعیین سطح بدیم خب ما هم دادیم، فردای آن روز با ما تماس گرفتند که شما می تونید بیایید سر کلاس .
این موسسه TAFE نام داره و مدرکش برای تمام مشاغل معتبر است یه چیزی شبیه فنی حرفه ای خودمون اما این کجا و آن کجا !!!
توی این مملکت اگه بخوای شاگرد آرایشگاه بشی یا حتی فروشنده باید یه مدرکی از TAFEداشته باشی.
تنوع دوره هایی که اینجا ارائه می شه باور کردنی نیست از آشپزی و مانیکور بگیرید تا حسابداری حرفه ای و تقریبا برای همه اینها در سطوح مختلف دوره داره و نهایتا مدرک advance diploma میده که همون فوق دیپلم ما میشه .
شنیدم که مجتمع فنی با همکاری TAFE یه سری دوره برگزار می کنه که مدرک شما را هم TAFEمیده اگه می خواهید شانس کار پیدا کردن در بدو ورود برای شما بالا بره حتما یه پرس و جویی بکنید .
داشتم راجع به کلاس زبان می گفتم سر کلاس انگار توی سازمان ملل هستی از هر ملیتی یه نفر هست سودانی، چینی، ژاپنی، کره ای، اندونزیایی، اکوادوری، صرب ... ، ایرانی و هر کسی انگلیسی را با لهجه خودش حرف می زنه که البته این برای ما خیلی خوبه چون توی اجتماع هم همینطوره، واقعا شما کمتر با استرالیایی ها سر و کار دارید بیشتر کارها را مردمانی از ممالک دیگه انجام می دهند، مثلا از پنج معلمی که داریم فقط یکی استرالیایی است (البته آنهم من از قیافه و لهجه اش حدس می زنم ) .
این موضوع که استرالیایی کم تعداد هستند را قبلا هم گفتم اما یه موردی جدیدا توجه ام را جلب کرده، وقتی شما تلویزیون نگاه می کنید در سریال ها، فیلم ها، مسابقات و حتی مصاحبه هاشون فقط استرالیایی می بینید، توی المپیک هم ما فقط دو نفر غیر استرالیایی در تیم پر تعداد استرالیا دیدیم، در بدنه دولت هم از ملل دیگه خبری نیست به نظرم استرالیا سعی داره تا وجهه بیرونی خودش را صرفا استرالیایی نشون بده.
در حالی که شما به عنوان یه شهروند از صبح تا شب در سطح شهر رفت و آمد دارید مخابرات، بانک، پست، سینما و خرید میرید حتی اداراتی که کارهای مهاجرت را انجام می دهند ولی استرالیایی نمی بینید !!!
به نظر می رسه یه جور برده داری مدرن در کشور های جهان اولی داره شکل می گیره !
اینقدر کشور های جهان سومی را در تنگنا قرار می دهند (از نظر سیاسی و اقتصادی )پس شرایط زندگی اینقدر برای مردم سخت می شه که هر کس شانسی برای خروج از کشورش داشته باشه یه لحظه هم درنگ نمی کنه و با آغوش باز تن به این بردگی می ده !!!!!
هر چند ممکنه این اتفاق واقعا برای مهاجران پیامد خوبی داشته باشه اما مسلما برای کشور مهمان سودمند تر است.
سلام مریم جان وبلاگت خیلی ساده و پرمحتواست ادم از خوندنش خسته نمیشه ....امیدوارم کاره ما هم زودی درست شه که بیاییم وایشاالله که کاراتون اوتجا خوب پیش بره همونی که میخواین بشه موفق باشین.
البته من شنیدم سیدنی بیشتر اینجوریه
و در شهری مثل ملبورن استرالیایی زیاد هست ;)