سیستم درمانی در ویکتوریا

خیلی از خانمها در بخش نظرات یا از طریق میل از من خواستند تا درباره سیستم درمانی، مخصوصا در مورد زایمان، تجربه خودم را در اختیارشون قرار دهم ، ذکر یک نکته لازم است که ایالتها در استرالیا قوانین خاص خودشون را دارند ممکن است اطلاعاتی که من درباره ویکتوریا دارم هیچ ربطی به نیوسالت ولز و .. نداشته باشد
همه مهاجران در بدو ورود تحت بیمه درمانی دولتی فراگیری به نام مدیکر قرار می گیرند که اگر بخواهم مقایسه ای با ایران بکنم یه چیزی شبیه بیمه تامین اجتماعی است هر چند در ایران حتما باید شاغل باشی تا مشمول این بیمه قرار گیری اما مدیکر همه افراد جامعه را مستقل از وضعیت شغلی و جسمی و سنی تحت پوشش قرار می دهد
در ویکتوریا کلینیک هایی وجود دارند که با کارت مدیکر شما می توانید رایگان توسط پزشک عمومی ویزیت شوید اصطلاحی که به این مراکز اطلاق می شود bulk billing است برای من که از سیدنی به ملبورن آمده بودم و این موضوع را نمی دونستم همین مسئله جای تعجب داشت چون شما در سیدنی چنین اصطلاحی را نمی شنوید (ممکنه حتی این قانون در سیدنی هم وجود داشته باشه ولی اونقدر تعداد این مراکز زیاده که عملا متوجه نمی شوید) اما در ملبورن حتما باید دقت کنید چنانچه می خواهید از مدیکر خود استفاده کنید حتما به این مراکز مراجعه کنید البته اگر شما دکتر خاصی را برای خود در نظر بگیرید که مدیکر را نپذیرد بسته به یک سری پارامتر که من از اونها بی اطلاعم بخشی از هزینه ویزیت را مدیکر به شما باز می گرداند
نکته دیگری که احتمالا شنیده اید اینست که شما نمی تونید مستیما به پزشک متخصص مراجعه کنید شما پیش فرض به دکتر عمومی می روید و چنانچه ایشون تشخیص بدهند شما را به دکتر متخصص معرفی می کنند حالا اگر شما دکتر خاصی مد نظر دارید می توانید ازشون بخواهید که نامه معرفی را برای پزشک خاصی به شما بدهد  


اما در باب زایمان، شما ابتدا به دکتر عمومی مراجعه می کنید و بعد از تایید بارداری، نامه ای برای بیمارستان (نزدیک محل زندگی شما) ارسال می شود و پرونده شما تشکیل می گردد حدودا از هفته بیستم بارداری ویزیت های مرتب شما در بیمارستان شروع می شود 

در طی کل پروسه بارداری شما را هیچ پزشک متخصصی نمی بیند و همه مراحل حتی زایمان توسط ماما انجام می شود البته این موضوع برای ما که در ایران برای سرماخوردگی هم به دکتر متخصص مراجعه می کنیم خیلی عجیب و سخت به نظر می رسد در حالی آنها معتقدند که تجربه و توانایی ماما ها در این زمینه از پزشکان چیزی کم ندارد، اما نکته عجیب تر آنکه در هر مراجعه به بیمارستان شما با یک فرد جدید طرف هستید خلاصه آنکه اینجا همه چی بر اساس روتین ها پیش می رود نه اشخاص، در هر جلسه پرونده شما توسط یک ماما دیده می شود و کارهایی که قرار است انجام شود انجام می شود پس اون ارتباط روحی که ممکن است در ایران بین بیمار و پزشک به وجود بیاید، اینجا معنی ندارد. همچنین توضیح دادن شرایط جسمی و روحی به زبان انگیسی به نظر خیلی سخت و پیچیده می آید،خوشبختانه خانم دکتر متخصص ایرانی ای (دکتر احسانی) در ملبورن هستند که شما می توانید با مراجعه به ایشون از این نظر و هم از لحاظ روانی مشکل را حل کنید.

نکته دیگر اینکه در اینجا خیلی با آرامش با بیماری ها برخورد می شه و خب بارداری که پروسه کاملا طبیعی و شناخته شده ای هست دیگه خیلی براشون عادی و کم ریسک است اگه بخواهم مثالی براتون بزنم همین بس که شما در کل پروسه زایمان چنانچه مورد خطرناکی تشخیص داده نشود فقط یک بار سونوگرافی انجام می دهید که البته اونهم که در هفته بیستم است که

سلامت اعضای بدن نوزاد چک می شود و جنسیت فرزندتان را چنانچه بخواهید به شما می گویند.

اینجا تمام زایمانها پیش فرض طبیعی انجام می شود و حق انتخابی برای بیمار نیست مگر آنکه به ضرورتی مجبور به عمل سزارین شوند من در تمام این پروسه بین انتخاب بیمارستان دولتی و خصوصی شک داشتم  البته چون انتخاب شخصی خودم هم زایمان طبیعی بود از این جهت فرقی برای من نداشت اما چون دکتر احسانی در بیمارستان خصوصی مشغول بودند و تصورم

از بیمارستان دولتی همان فضای بیمارستان های ایران بود تصمیمم بر بیمارستان خصوصی بود

اما در تاریخ پیش بینی شده برای زایمان، دکتر احسانی ایران بودند و همچنین در توری که از طرف بیمارستان برای ما گذاشته شده بود و همه بخش زایمان و امکاناتش را به ما نشون دادند نظرم عوض شد، بیمارستان royal women's بسیار مجهز و در سطج بهترین بیمارستانهای ایران بود

بهرحال رادین در این بیمارستان به دنیا آمد از لحاظ سرویس و خدمات و برخورد پرسنل واقعا عالی بود اما چنانچه من به عقب برگردم بیمارستان خصوصی را انتخاب می کنم، مراحل پیشرفت در زایمان طبیعی غیر قابل پیش بینی است و چون اینها معتقدند که همه چی باید سیر طبیعی خودش را طی کند و هیچ دخالتی در روند آن انچام نمی دهند پروسه زایمان من 25 ساعت طول کشید و نهایتا هم رادین طبیعی به دنیا نیومد شاید من می تونستم در بیمارستان خصوصی از حق تصمیم گیری خود استفاده کنم و این زمان کوتاه شود